شروع مجدد...

ساخت وبلاگ

دیروز کارت دانشجوئیمو گرفتم...

کمی خوشحال بودم ولی میدونی, میدونم اگه امسال قبول نمیشدم حتما الان ناراحت بودم.بنابر این همینکه ناراحت نیستم عالیه و ممکنه چند وقت دیگه خوشحالم بشم.ولی خب دلیل ناخوشحالیم اینه که الان من باید دکترا رو هم تموم میکردم و مشغول تدریس می بودم...و یا در کشوری که همیشه دوست داشتم بودم...میخوام اگر بشه از طرف دانشگاه درخواست تدریس تو یه دبیرستان بدم اونم فقط زیست شناسی یا زمین شناسی و یا درس اکولوژی کارشناسی که عاشقشم.اگه تدریس نکنم مطالب از ذهنم میره و حیفم میاد.البته تدریس خیلی سخته حتی از درس خوندنم سخت تر...توزمینه کاری فعلیم میتونم تدریس کنم ولی چون عاشق کارم نیستم رقبتی ندارم و البته حس خوبی هم ندارم.من فقط عاشق علوم تجربی هستم مخصوصا علوم زیستی که بی نهایت دوست دارم...

هنوز ذهنم آشفته ست و نیاز به گذشت زمان دارم تا به ثبات مورد نظرم برسم ولی شکر خدا گوش شیطون کر این اتفاق از چند ماه قبل داره میفته وخودم حس کردم اینو...

این روزا علاوه بر کار و زندگی بیشتر دارم سرچ میکنم و دنبال منابع خوب برای مطالعه میگردم...

من افریده شده بودم برای درس خوندن و فکر نمیکنم هیچ کار دیگه ای بهم ارامش بده.هرچند شاید دیر ولی خب زندگی باید کرد...

.............................

به بچه های دور و برمون یاد بدیم که یه روند مشخص و یه هدف مشخص توی زندگیشون داشته باشند تا وقتی به سن ماها رسیدن سرگردون و حیرون نباشند...

دهکده ایرونی ...
ما را در سایت دهکده ایرونی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : bazammano بازدید : 164 تاريخ : سه شنبه 16 مهر 1398 ساعت: 20:02