دهکده ایرونی

متن مرتبط با «نادان به گمان شد» در سایت دهکده ایرونی نوشته شده است

به وقت آرامش ...

  • اونجایی که میدونیهمه تلاشت رو کردیهمه حرفات رو زدیحتی اگه تلاشت بی نتیجهو حرفات نشنیده مونده باشهتوی اون نقطهشاید لبریز از غم باشیولی آرومی... + نوشته شده در دوشنبه ۲۴ مهر ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۵۰ ب.ظ توسط  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

  • معنویت گمشده ...

  • هفته گذشته به دلایلی مجبور شدم برم مشهد!اصلا فکر زیارت و حال و هوای حرم نداشتم ولی وقتی رسیدیم همون اول راه رفتیم حرم و نمیدونم چطور شد که انقدررر از اون فضای معنوی آرامش گرفتم که خودم باورم نمی شد.روز آخر، ورودی صحن پیامبر اعظم و باب الرضا دست به سینه وایسادم و گفتم آقاااا تو چقدر بزرگ و با برکتی که هر روز به هزاران نفر آرامش تزریق میکنی واقعا چی داشتی که تا این حد محبوب و با عظمتی؟.توی چند هزار سال گذشته میلیاردها انسان اومدن و رفتن و اسم هیچکدومشون باقی نمونده و یا اگر هم موند با بدنامی.ولی انسانهایی هم بودند که مثه امام رضا با نیکی موندن و مردم با دست خودشون و بدون منت براشون اینطوری گنبد و بارگاه ساختن وبا اینکه در طول تاریخ حتی به توپ هم بسته شد ولی دوباره بهتر از قبل ساختنش...من آدم مذهبی متعصبی نیستم ولی ایمان دارم که انسانهای خوب و بزرگ ارزش اینطور عزت و احترام رو‌دارن و هیچوقت از عزتشون کم نخواهد شد...اونها نیازی به ما ندارن ولی مابهشون محتاجیم, ...ادامه مطلب

  • بهشت ...

  • جاناتان گفت: آیا مکانی به نام بهشت وجود دارد؟- خیر جاناتان، چنین مکانی وجود ندارد.بهشت یک مکان نیست،و یک زمان هم نیست!بهشت یعنی کامل شدن...ریچارد باخ بخوانید, ...ادامه مطلب

  • ما درحال ورود به عصر طلائی زمین هستیم

  • این روزها خیلی از ما به شدت افسرده و نگران هستیم ولی باید گفت نگرانی بی دلیل هست چون زمین در حال یک خانه تکانی هست و اینکار باید هم انجام میگرفت.انشالا بزودی شرایط زندگی بر روی کره زمین بهتر میشه و ای, ...ادامه مطلب

  • به‌ جا خواهد ماند,

  • چایمان ته فنجان‏كودكى‌هامان در كوچه‌ها‏بغض سنگين شادمانى‌ها در گلویمان‏وَ معشوقه‌هایمان‏در دور دست‌ها..., ...ادامه مطلب

  • یه کلبه ساده یه جای دنج و آروم ...

  • دوست عزیزم نوشت: اگر میتونید برین تو یه روستا یه زمین کوچیکم شده بخرین و توش یه کلبه درست کنید و درخت بکارین تا به حس آرامش برسین. ... واقعا راست میگه و همینطوره یاد قضیه اون ماهیگیره افتادم که روزی 3, ...ادامه مطلب

  • از بزرگ شدن متنفرم

  • دلم میخواست پدرم زنده بود و من برای او کار میکردم و در عوض او هوایم را داشت تا من آنچه را که دلم میخواست انجام بدهم.تنها کاری که من دوست داشتم درس خوندن بود از اول و در ترم اول رشته دانشگاهی که دوست داشتم و در ردیف اول مینشستم و تمام و کمال به درس گوش میدادم و نت برداری میکردم.دلم میخواست با آرامش کامل علم می آموختم و هر روز کارم آزمایش و تحقیق بود... این آرزو زندگی دوباره ای میخواد و الان فقط به رویای نیمه شب زمستان شباهت بیشتری داره... یک رویای ناتمام از جنس خواسته های خودم..., ...ادامه مطلب

  • نادان...

  • فهمیدم اما دیرفهمیدم که "نادان" رااز هرطرف هم که بخوانی باز "نادان" است,نادان خیال بد کند,نادان شعر,نادان کیست,نادان خيال بد كند,نادان چون طبل غازی,نادان دوست,نادان خوش لباس,نادان به انگلیسی,نادان كيست,نادان به گمان شد ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها